سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  ۩ حال و هوای بقیع - ۩ تاظهور ۩
خداوند، دوست دارد که بنده اش درباره گناه بزرگ از او [بخشش] بخواهد، و بنده ای را که گناه کوچک راسبُک شمارد، دشمن می دارد . [امام صادق علیه السلام]
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

کل بازدیدها
179855
بازدیدهای امروز
123
بازدیدهای دیروز
126
درباره خودم
۩ حال و هوای بقیع - ۩ تاظهور ۩
۩ طلبه ی جوان ۩
یک طلبه،که طلبه بودنش رو خیلی دوست داره و بهش افتخار می کنه.امام زمانش رو هم دوست داره گر چه تا حالا نتونسته از خودش راضی نگرش داره...اما سعی می کنه، البته با دعای خیر شما. شعارم در زندگی اینه «خواستن توانستن است.» التماس دعا.
لوگوی وبلاگ
۩ حال و هوای بقیع - ۩ تاظهور ۩
آرشیو مطالب
حرف دل
شبهات
تازه ها
خاطره
اخبار
دانلود
داستان
شعرهای خادمة المهدی
حدیث
پاییز 1385
پیوندهای روزانه

در گذشت آیت الله یثربی! [108]
۞ متن کامل قرآن مجید [266]
خبر گزاری رسا نیوز [197]
۩ باحاج آقـــا ۩ [165]
[آرشیو(4)]

لحظه ی ارتباط با خدا
لینک دوستان

ضد وهابیت
از نـــور
سـایت پـیامبــر اعــظـم (ص)
سایـت صلوات(ختم صلوات)
بانک عکس دفاع مقـدس
مسجد مقدس جمکران
جهان اندیشه خداست
سایت احـمدی نـژاد
تخریبچی دوران
لینک باکس نور
طلبه امروزی
بیقرارظهور
ایــران 22
گل دختر
کشکول
لاهـــوت
تاریخ قرآن
علوم قرآنی
سایت سلـدوز
زیارت عشق
کشکول جــــوانی
فاطمه یاس علـــی
در محضر قرآن و عترت
دین اسلام و سوالات جدید
دلتنگی های یک طلبه
جهنم مطلوب
طلبه علوم دینی
آرامش در قــرآن

لوگوی دوستان





جستجو در وبلاگ
 :جستجو
وقت طلاست قدر آن را بدان
نوای وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 
va3ki2akonam آیدی من
تا ظهور
1majnon.parsiblog.com

نویسنده مطالب :   ۩ طلبه ی جوان ۩  

عنوان متن ۩ حال و هوای بقیع دوشنبه 85 مهر 17  ساعت 1:0 صبح

امشب مدینه غرق نور است و سرور،همه گرد خانه ای کاهگلی در انتظار شکفتن گلی نشسته اند. اشک شوق در چشمان جمعیت حلقه زده است. بوی عطر یاس تمام فضا را پر کرده، بویی که نشان از غریبی نوزاد می دهد. براستی که بوی گل یاس بوی غریبی و جداییهاست. بوی مظلومیت، بوی بقیع، بوی کوی بنی هاشم، بوی ناله های زهرا، بوی در سوخته و چادر خاکی...
آری، هم اکنون یاس مظلوم علی شکفته شد
.صدای گریه اش در گوش ها می پیچد.ملائک در آسمان ها گل می ریزند،گلاب می پاشند، کف می زنند و به هم تبریک می گویند.
در این زمان،پدر وارد اتاق می شود، نوزاد را در آغوش می گیرد و می بوسد. نگاه پدر به نگاه کودک گره خورده.اشکی که از غزل غریبی سروده شده از دیدگانش جاری می شود. خطاب می رسد نام این مبارک نوزاد را حسن بگذارید.
کم کم اشک از  دیدگان پیامبر(ص)، مادر و دیگران جاری می شود.(اگر دیده ی دل داشته باشی ، خواهی دید که اشک از چشمان حوریان آسمانی و از چشمان گل ها و ستاره ها سرازیر می شود. حتی ماهیهای دریا هم از غریبی اش می گریند‏.و خاک های بقیع و کفترانش...) چرا که می دانند این همان آقایی است که واژه ی غربت را در تمام لغت نامه ها حک کرد و تمام مظلومیت ها را خود وارث شد... پس حق دارند گریه کنند.
پس بگریید و من باشما می گریم... غریبا! یار و غمخوارت با تو چه کرد؟ سینه ات را که مالامال از اندوه بود، مالامال از زهر کرد. خصم جانی ات شد و شاهد ریختن پاره های جگرت در طشت...
آه یاران! امام آن هنگام بود که ناله می زد (هل من ناصر ینصرنی) آیا کسی نیست مرا یاری کند. (امشب بقیع چه خبر است؟ شب میلاد کریم اهلبیت را چگونه جشن گرفته اند؟ کفتران بقیع پر و بالهایشان را به نشان کف زدن بر تربتش گشوده اند و به این سو و آن سو می زنند. نور مهتاب و ستاره ها فضای تاریک بقیع را چراغانی کرده و مهمانان هم کسی جز وارثش مهدی(عج) و مادرش فاطمه(س) نیستند)...آه چقدر غریبانه. مولایم! غریبانه به دنیا آمدی و غریبانه زیستی و غریبانه با دنیا وداع گفتی...

آقایم! پیامت را از جگر پاره پاره ات این گونه گرفتم که: به ندای (هل من ناصر ینصرنی) امامم مهدی زهراء لبیک گویم.


 حرف دل نظر بده دعات کنم  ( )

 

: ۩ تاظهــور ۩ دوستدار شما طلبه ی جوان